۲۲ تیر ۱۳۸۹


  می‌پرسی چرا اون‌همه بار لبخند زدم و گفتم «برات خوشحالم» وقتي داشتم آتيش مي‌گرفتم؟
  نه كه بخوام بگم روشن فكرم؛ نه. معذب بوده م و خجالت مي كشيده م از آتيش گرفتن‌م. انساني و اخلاقي ش اين بوده كه خوشحال باشم برات. و من داشته م آتيش مي گرفته م.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر