۲ شهریور ۱۳۸۹

کافیست دو دقیقه از هوش بروی
تا ببینی هیچ‌چیز در این دنیا معطل تو نمی‌ماند
حتا ساعت مچی‌ات هم برایت تره خرد نمی‌کند
و عمرن به احترام نبودنت از کار بیفتد
تو هم بی‌خیال ِ ادب کردن کائنات
آروغ بعد از غذایت را بزن
لبخند گشادت را آویزان کن
یک‌جور در آغوشش بگیر که انگار سال‌هاست جز عاشقیِ او هیچ غلطی نکرده‌ای

۱ نظر:

  1. نامم ز کارخانه‌ی عشاق محو باد
    گر جز محبت تو بود شغل ديگرم

    پاسخحذف