بوی عیدی و توت و کاغذرنگی و ماهی دودیِ وسط سفرهی نون،
با همهی چیزایی که باهاشون زمستونو سرمیکردم لای برف و سرمای این شهر گمشدن.
مثل همهی اولینها این پست هم همهی اونی که میخوام نیست.
اهمیتی داره که امشب اسکاره و همهی مردم دنیا میشینن به دیدنش؟
چون من ریاضیم خوبه
میتونم تا صبح بشینم بنویسم انتگرال... مشتق ... انتگرال ... مشتق...
بدون خستگی
با همهی چیزایی که باهاشون زمستونو سرمیکردم لای برف و سرمای این شهر گمشدن.
مثل همهی اولینها این پست هم همهی اونی که میخوام نیست.
اهمیتی داره که امشب اسکاره و همهی مردم دنیا میشینن به دیدنش؟
چون من ریاضیم خوبه
میتونم تا صبح بشینم بنویسم انتگرال... مشتق ... انتگرال ... مشتق...
بدون خستگی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر